أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له . در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
چه کسانی دوست دارند غدیر به فراموشی سپرده شود؟
  نگارش شده در تاریخ:جمعه 29 دی 1391برچسب:, 13:9  

 

1. رويداد غدير، يكى از حادثه هاى قطعى و انكارناپذير در سيره رسول خدا و تاريخ اسلام است، و كمتر حديثى از نظر تواتر و كثرت راويان به پاى اين حديث مى رسد، زيرا صد و بيست صحابى و نود تابعى، و سيصد و شصت دانشمند سنّى، گفتار رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را در روز غدير درباره اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل كرده اند.
با توجه به اين كثرت طرق، هيچ خردمندى نمى تواند آن را انكار كند.
پيشواى وهابيان ابن تيميه در كتاب «العقيدة الواسطية»( [1]) آن را مى پذيرد و حتى تلميذ مكتب او حديث شناس معاصر جناب البانى نيز آن را در شمار احاديث صحيحه آورده است( [2])، امّا گروهى كه در دل مهر اهل بيت(عليهم السلام) را ندارند، پيوسته در طول تاريخ كوشيده اند كه اين حديث را به دست فراموشى بسپارند و از اين جهت شيعيان براى حفظ اين سنت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى كوشند كه اين خاطره زنده و پاينده بماند و اين جشن ها به خاطر تجديد ياد و خاطره اين حادثه تاريخى است و در حقيقت نوعى خدمت به سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) است تا گفتار او محفوظ بماند آن جا كه گفت: «ألست أولى لكم من أنفسكم؟ قالوا: اللّهم بلى! فقال: من كنت مولاه فهذا علىٌّ مولاه...».
2. تعيين خليفه از جانب خدا كه پيام حديث غدير است، يك نعمت و موهبت آسمانى است و شايسته است انسان به خاطر اين موهبت، جلسه شكرگزارى برپا كند و آن را روز جشن و سرور بشمارد و ما اين آموزه را از قرآن و از رفتار حضرت مسيح(عليه السلام) آموختيم كه در روزى كه مائده آسمانى بر او و حواريون نازل شد، آن را عيد اعلام كرد و قرآن از زبان حضرت مسيح نقل مى كند:
(اللّهم أنزلْ علينا مائدة مِن السماء تكونُ لنا عيداً لأوّلنا وآخرنا) .( [3])
«خداوندا بر ما سفره اى از آسمان بفرست كه براى ما و پيشينيان و پسينيان ما عيد باشد».
آيا در جايى كه نزول يك وعده غذا از آسمان ارزش عيد گرفتن را داشته باشد، نعمت رهبرى الهى و آسمانى كه مانع از گمراهى امت تا روز قيامت است ارزش عيد گرفتن و جشن و شادى ندارد؟
3. شيعيان در اين مورد از سيره پيامبر(ص) پيروى مى كنند، زيرا به نقل بسيارى از محدّثان اهل سنت، رسول گرامى(صلى الله عليه وآله) ، عمامه اى بر سر على(عليه السلام) پيچيد و به او فرمود در خيمه اى بنشينيد تا بزرگان صحابه براى تبريك به نزد او آيند و با او بيعت كنند و حتى شيخين يعنى ابوبكر و عمر نيز به نزد او آمدند و با او بيعت كردند و اين جمله تاريخى را گفتند: «هنيئاً لك يابن أبى طالب أصبحت مولاى و مولى كلّ مؤمن ومؤمنة» ( [4]) .
4. امروز در جهان حتى در ميان دول اسلامى رسم است كه سالروز رويدادهاى بزرگ را گرامى داشته و براى آنها جشن و بزرگداشت برپا مى كنند، حتى فهد، در سال 1319هجرى قمرى به عنوان گذشت يكصدسال از حكومت آل سعود، مراسم جشن و شادمانى و يادبود برگزار كرد و از همه كشورهاى اسلامى دعوت كردكه در اين جشن شركت كنند و پيشوايان شما (وهابیت) در آن مجالس شركت كردند و يا سكوت كردند و چيزى نگفتند. آيا اين حادثه از نظر عقل و شرع اهميت بيشترى دارد يا روزى كه در آن هشتاد هزار نفر مورد خطاب رسول گرامى قرار گرفتند و در پايان، پيامبر(صلى الله عليه وآله) به آنها فرمود: «ألا فليبلغ الحاضر الغائب» و اين برگزارى جشن ها، تجسم بخشيدن به همان سفارش رسول خداست.
منابع
[1] . العقيدة الواسطية: رساله نهم، ص 407.
[2] . سلسلة الاحاديث الصحيحة، ج4، ص 330، شماره حديث 1750.
[3] . سوره آل عمران، آيه 114.
[4] . تفسير طبرى، ج3، ص 428، المصنف، نگارش ابن ابى شيبه شيخ بخارى، ج12، ص 78، حديث شماره 12167 وغيرهما.
 و مقالات خبرگزاری حوزه

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
چگونه بر پیامبر (ص) صلوات بفرستیم؟
  نگارش شده در تاریخ:جمعه 29 دی 1391برچسب:, 12:52  

کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم، محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم از مباحثی است که علاوه بر بیان نحوه آن در متون دینی، مورد تأکید نیز قرار گرفته و ثواب و اجر بسیاری بر‌ آن مترتب گشته است، هر چند در نحوه فرستادن صلوات بین شیعیان واهل سنت اختلاف وجود دارد ولی اصل آن مسلّم و مأجور است.

به گزارش سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، آنچه در پی می‌خوانید نوشتاری از حضرت آیت‌الله سبحانی پیرامون نحوه صحیح فرستادن صلوات است که از متون دینی به ویژه منابع اهل سنت در این خصوص بیان شده است.
فرستادن درود بر والاترين انسان‌ها، عملي خدا پسندانه است كه خداوند، خود بر اين كار سبقت گرفته و فرشتگان و مؤمنان را فرمان داده است كه بر او درود بفرستند؛ چنان كه مي‌فرمايد:
«إِنَّ اللّهَ وَملائِكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَبِيّ يا أَيُّها الّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَليهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً».[1]
«خدا و فرشتگان بر پيامبر (ص) درود مي‌فرستند. اي كساني كه ايمان آورديد بر او صلوات و سلام بفرستيد».
ذكر صلوات در هر زمان و در تمام حالات، امري مستحب است و آيه مباركه بدون آن كه زمان و مكان خاصي براي آن تعيين كند، به آن فرمان مي‌دهد، به خصوص زمانی كه انسان به هنگام اذان و يا خواندن قرآن نام او را بشنود يا بر زبانش جاري گردد.
كيفيت صلوات بر پيامبر(ص)، در حديث عبدالرحمان بن ابي ليلي، از كعب بن عجزه، از نبي مكرَّم اسلام وارد و در صحیح‌‌ترین كتب حديثي از نظر اهل سنت نقل شده است كه به ترجمة بخشي از آن مي‌پردازيم:
كعب بن عجزه خطاب به عبدالرحمان گفت: آماده‌اي حديثي را كه از پيامبر(ص) شنيده‌ام به عنوان هديه‌اي به تو اهدا كنم؟
عبدالرحمان: حاضر و آماده‌ام.
كعب بن عجزه گفت: به پيامبر(ص) عرض كرديم، بر شما اهل بيت(ص) چگونه درود بفرستيم، در حالي كه از كيفيت دادن سلام آگاهيم.
پيامبر اسلام(ص): بگوييد: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَعَلى آلِ‌مُحَمَّد، كَما صَلَّيْتَ عَلى إِبْراهيمَ وَعَلى آلِ إِبْراهيمَ إِنَّكَ حَميدٌ مَجِيدٌ، اللّهُمَّ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَعَلى آلِ مُحَمَّد كَما بارَكْتَ عَلى إِبْراهيمَ وَآلِ‌إِبْراهيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».[2]
از اين بيان روشن مي‌شود كه در موقع فرستادن صلوات، بايد آل محمد را نيز ذكر كنيم تا صلوات كامل شود و اين كه عده‌اي امروزه در سخنراني‌ها و نوشته‌ها، تنها بر پيامبر (ص) درود مي‌فرستند و مي‌گويند: «صلّي اللّه عليه وسلم»، كاملاً بر خلاف دستور رسول خدا (ص) است.
ابن حجر هيثمي (899ـ 974) از پيامبر (ص) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمود:
پيامبر (ص) فرمود: «براي من درود مقطوع و بريده نفرستيد، عرض شد مقصود شما چيست؟ فرمود: نگوييد: «اللهمّ صلّ علي محمّد»، وسكوت كنيد، بلكه لازم است بگوييد: اللّهمّ صلّ علي محمّد وعلي آل محمّد.»[3]
از اين رو صلوات شيعه، صلوات كامل و با روايت صحيح بخاري كه اصح كتب حديثي اهل سنت مطابق است.
البته شايسته است كه پس از ذكر صلوات، جمله «كَما صَلَّيْتَ عَلى إِبْراهيمَ وَآلِ إِبْراهيم» گفته شود، ولي گاهي به جهت اختصار اين جمله ترك مي‌شود، چنان كه خود پيامبر(ص) در روايت دوم به آن بسنده كرد.
گذشته از اين، مي‌توان گفت جمله «كَما صَلَّيْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَآلِ‌إِبْراهيم» جزء صلوات نيست، بلكه تعبيري است براي تعليم آن؛ يعني همان طور كه بر ابراهيم و آل او صلوات مي‌فرستيد بر محمّد و آل او نيز صلوات بفرستيد، و اين دو را از هم جدا نسازيد و شگفت آن كه در صحيحين و ديگر كتاب‌ها، نامي از صحابه به ميان نيامده، در صورتي كه اهل سنت به هنگام فرستادن درود كامل، صحابه را بر آل، عطف مي‌كنند و مي‌گويند: «وعلي آله وصحبه».
[1] . احزاب/56.
[2] . صحيح بخاري:4/118، كتاب بدء الخلق، و ج6/27 ، باب تفسير سوره احزاب، و ج7/157، كتاب الاموات.
[3] . الصواعق المحرقه، 146.
 
 و مقالات خبرگزاری حوزه

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
ما و میراث معنوی پیامبر
  نگارش شده در تاریخ:پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, 23:23  

پیامبری که در طول سالهای حیات طیبه اش لحظه ای آرام و قرار نداشت و فکر و ذکر امت تا واپسین لحظه های عمر، رهایش نکرد.

پیامبری که خون دلها خورد و غمها به دل نهاد و بار رسالت را بر دوشهای خسته و زخم خورده اش کشید و هدایت امت و فلاح و رستگاری مردمان، تنها دغدغه اش بود.
پیامبری که سنگ بر شکم می بست، طبیب دوار امت بود و تیماردار همه محرومان و آسیب دیدگان از فقر فکری و نداری معیشتی.
پیامبری که نیامد مگر برای اتمام مکارم اخلاق و نبود مگر نماد رحمت برای همه اهل عالم.
براستی کدام پیامبر و رهبری را می شناسیم که اینچنین دلسوز و نگران امتش باشد و به سان پدری مهربان و حتی مهرباتر از پدر، غمخوارشان.
و ما مسلمانان این دوران چه کردیم با میراث آن حضرت؟
سوالی که هر صبح و شام باید از خود بپرسیم و جوابی که باید دل و دیده و روح و روانمان را آماده عزیمت در بارگاه پیروی از آن حضرت گرداند و...و مسلمان شویم که: یا ایها الذین امنوا امنوا...!
در روایت آمده است رسول الله«ص» هر دو آيـه اي را كه دعـا و شفاعت حضرت ابراهيم«ع» و حضرت عيسي«ع» درمورد اُمتهاي شان ذكر شده بود ، تلاوت می فرمودپس آنگاه دستهایش را بلند می کرد و چنین میگفت: خداوندا! اُمت من ، اُمت من! خداوند متعال به حضرت جبراييل «ع» خطاب فرمود نزد پیامبرم برو و بگو كه چرا چنین تضرع و گریه ميكند؟ حضرت جبراييل«ع» پس از رسيــدن به خدمت پيامبراسلام«ص» و مــطرح كردن سوال ، پـيـام رسول خدا«ص» را به خداوند ابــلاغ كرد و خدای متعال فـــرمود : به پیامبرم بگو تو را در مورد اُمتت راضي خواهم كرد.
و بنابر روایتی دیگر آن حضرت در آخرين حج خود وقتي به صحراي منا آمد به اصحابش دستور داد دو گـوسفند برايش اورده و قربانی کنند يكي را ذبح كردند و فرمودند اين مال خودم و ديگري را هم ذبح كرده و فرمــودنــد خدايا شايد اين آخرين حج من باشد و شايد اين سال آخر حياتــم باشد اين گوسفند را ذبح و قرباني مي كنم از طرف تمام جوانان اُمتم.
آری؛ چنین رحمت و دلسوزی و چنان حزن و امید و تلاشی برای صلاح امت و فلاح مردمان، در هیچ کجای تاریخ یافت نمی شود و پیامبر رحمت و مهر ما یگانه تمام دورانها و عصاره تمام خوبیها و زیباییهاست.

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اشكالات قول به صرفه و پاسخ هاي آن
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 27 دی 1391برچسب:, 21:5  

از ديرباز متكلمان از شيعه و سنى و نيز كسانى كه درباره اعجاز قرآن كتاب نوشته‏اند و مخالف قول به صرفه بوده‏اند، در ردّ و نقض اين نظريه اشكالات و ايرادات متعددى را عنوان كرده‏اند كه بعضى از آنها نوعى هو كردن و شعار دادن و بعضى ديگر قابل بررسى و مطالعه است. البته خود سيد مرتضى و به پيروى از او ساير طرفداران نظريه صرفه، بسيارى از اين اشكالات را مطرح كردده و به آنها به تفصيل پاسخ داده‏اند، ولى بعدها همان اشكالاتى كه سيد به آنها توجه داشته و پاسخ داده است، در كتب مخالفان صرفه تكرار شده و چنين قلمداد شده كه گويا سيد و طرفداران صرفه به اين اشكالات توجه نداشته‏اند و با همان اشكالاتى كه خود سيد مطرح كرده و جواب داده است به جنگ او رفته‏اند.

(البته اگر اين اشكالات را مطرح مى‏كردند و جواب‏هاى سيد را نيز در كنار آن مى‏آوردند آنگاه به آن جواب‏ها ايراد مى‏گرفتند و جواب‏هاى سيد را كافى نمى‏دانستند، اين يك كار علمى مى‏شد و جاى حرف نبود، اما متاسفانه چنين كارى را انجام نداده‏اند و تنها اشكالاتى را كه در كلام خود سيد آمده است تكرار كرده‏اند. البته غير از اشكالاتى كه خود سيد به آنها توجه داشته و جواب داده است اشكالات ديگرى هم عنوان شده كه بايد مورد ارزيابى قرار گيرد.

با استقرائى كه در اين فرصت كوتاه به عمل آورديم به‏طور مجموع چهارده اشكال بر نظريه صرفه در كتب مختلف و از نويسندگان متعدد پيدا كرديم كه بعضى از آنها همانگونه كه گفتيم در كلام خود سيد هم آمده است. اكنون اين اشكالات را مطرح مى‏كنيم و آنها را به طور اجمال مورد ارزيابى قرار مى‏دهيم.

1. اگر جهت اعجاز قرآن را در فصاحت و بلاغت و نظم و اسلوب آن ندانيم و اعجاز قرآن از آن جهت باشد كه خداوند مردم را از معارضه منع و صرف كرده است، لازم مى‏آيد كه خود قرآن معجزه نباشد بلكه همان منع و صرف معجزه باشد در حالى كه اجماع همه علماى مسلمين بر اين است كه خود قرآن معجزه است.(73)

سيد و پيروان او از اين اشكال چنين پاسخ مى‏دهند كه اولا ادعاى اجماع در مسئله‏اى كه مورد اختلاف ميان متكلمان است جائز نيست و ثانيا معجزه در عرف با معناى لغوى آن فرق دارد. البته از نظر لغت معجزه چيزى است كه خود امرى خارق العاده باشد، ولى در عرف به هر چيزى كه به نوعى حجت بر صدق دعواى آورنده آن باشد معجزه گفته مى‏شود و به نظر قائلين به صرفه، قرآن به اين معنا معجزه است زيرا كه دليل و حجت بر صدق نبوت پيامبر اسلام مى‏باشد.(74)

2. اگر قول به صرفه قولى درست باشد، بهتر بود كه قرآن با عباراتى ركيك و به دور از هر گونه فصاحتى نازل مى‏شد تا منع خداوند از آوردن مانند آن كه در مقدور همه بود در مرتبه بالايى از اعجاز قرار مى‏گرفت.(75)

در پاسخ اين اشكال سيد و سائر طرفداران نظريه صرفه مى‏گويند: هر چيزى مطابق با مصلحت خاص خودش مى‏باشد و در اينجا خداوند مصلحت را در اين ديد كه قرآن داراى چنين فصاحتى باشد كه در امر دين مناسب‏تر از اين است كه فصاحتى نداشته باشد و اين در اصل مطلب فرقى نمى‏كند. از اين گذشته سؤال را به خود شما بر مى‏گردانيم و مى‏گوييم: آيا خداوند مى‏توانست قرآن را فصيح‏تر از اينكه هست نازل كند؟ اگر بگوييد نمى‏توانست قدرت خدا را محدود كرده‏ايد و اگر بگوييد مى‏توانست پس چرا نكرد؟ پس هم شما و هم ما بايد بگوييم كه مصلحت الهى چنين اقتضا كرده است.(76)


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
زيارت قبر حضرت قاسم، فرزند پيامبر أكرم (صلى الله عليه وآله)
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, 22:6  

السلام عليك يا سيدنا يا قاسم بن رسول الله، السلام عليك يا بن نبي الله، السلام عليك يا بن حبيب الله، السلام عليك يا بن المصطفى، السلام عليك وعلى من حولك من المؤمنين والمؤمنات، رضى الله تعالى عنكم وارضاكم أحسن الرضا، وجعل الجنة منزلكم ومسكنكم ومأويكم، السلام عليك ورحمة الله وبركاته.

مستحبات ورود به كعبه شريفه (زادها الله تعالى شرفا).

پيش از ورود، غسل نمايد.

با پاى برهنه وارد شود.

هنگام ورود، دو حلقه درب را گرفته و بگويد:

اللهم ان البيت بيتك والعبد عبدك وقد قلت و من دخله كان آمنا فآمني من عذابك واجرني من سخطك.

در ميان دو ستون بر روى سنگ سرخ، دو ركعت نماز بخواند و در ركعت أول بعد از حمد، سوره حم سجده و در ركعت دوم بعد از حمد، پنجاه و چهار آية از قران بخواند:

در هر گوشه كعبه معظمه دو ركعت نماز بخواند.

و بعد از نماز أين دعا را بخواند:

اللهم من تهيأ أو تعبأ أو أعد أو استعد لوفادة إلى مخلوق رجاء رفده وجائزته ونوافله وفواضله فإليك يا سيدي تهيئتي وتعبئتي وإعدادي واستعدادي رجاء رفدك ونوافلك فلا تخيب اليوم رجائي يا من لا يخيب عليه سائل ولا ينقصه نائل فإني لم آتك اليوم بعمل صالح قدمته ولا شفاعة مخلوق رجوته ولكني أتيتك مقرا بالظلم والإساءة على نفسي فإنه لا حجة لي

کتاب مناسک حج و سایت تبیان


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
از فقاهت تا حکومت
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 25 دی 1391برچسب:, 21:45  

ما به عنوان یک مسلمان شیعی، به خوبی به جایگاه حاکمیّت در دین اسلام آگاهیم. روایات فراوانی را از ائمه اطهار علیهم السلام در این باب دیده و شنیده‌ایم حتی می‌دانیم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله در همان سرآغازِ ورود به مدینه، حکومت دینی تشکیل دادند و پس از آن نیز حضرت علی علیه السلام در زمان خلافتشان، آن را دنبال نمودند تا آنجا که در زمان خلفاء سه‌گانه نیز، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با تشکیلاتی که به ظاهر حکومت دینی نامیده می‌شد همراهی و همکاری نمودند.
می‌دانیم که اجراء بسیاری از دستورات دین در رسیدن به اهداف عالیه خداوند در دین مبین اسلام مثلِ اجراء گسترده عدالت و مبارزه وسیع با فساد و حتی بالاتر از همه این‌ها، خودسازی نیز فقط و فقط با وجود حکومت دینی اسلامی به صورت کامل محقق خواهد شد، چه اینکه حکومت در رفع و دفع موانع و تحقق زمینه‌های اصلاح نفس، می‌تواند نقش بسزایی را اجراء نماید.
امّا با این حال بایستی در کنار ادلّه نقلی برای اثبات حاکمیّت دینی اسلامی و اصل ولایت فقیه، مبانی عقلی آن نیز تبیین گردد تا سطح وسیع‌تری از مخاطبین را پوشش دهد.
در این نوشتار، گاهی پس از اینکه مبانی عقلی مبحث مورد نظر به اثبات کامل رسید از ادله نقلی نیز به عنوان مؤیّد استفاده نموده‌ایم.
اثبات عقلی حکومت دینی اسلامی و ولی فقیه، در چهار مرحله!


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

کلیه حقوق این وبلاگ برای نویسنده محفوظ می باشد. باشد.