أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له . در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
نام هاى پیامبر اکرم (ص)
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 1 دی 1391برچسب:پیغمبر"," بهشت ","دوزخ ","حدیث موثق","حاد","احمد","ماحى","محمود",", 21:39  


 

من شبیه ترین مردم به حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) شبیه ترین مردم بود به من در خلقت و خلق; و حق تعالى مرا از بالاى عرش عظمت و جلالت خود به ده نام نامیده و صفت مرا بیان کرده و به زبان هر پیغمبرى بشارت مرا به قوم ایشان داده است, و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد کرده است وکلام خود را تعلیم من نمود و مرا به آسمان بالا برد, و نام مرا از نام بزرگوار خود اشتقاق نمود.

یک نام او ((محمود)) است و مرا ((محمد)) نام کرده, و مرا در بهترین قرن ها و در میان نیکوترین امت ها ظاهر گردانید و در تورات مرا ((احید)) نامید زیرا که به توحید و یگانه پرستى خدا جسدهاى امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است, و در انجیل مرا ((احمد)) نامید زیرا که من محمودم در آسمان و امت من حمد کنندگانند, و در زبور مرا ((ماحى)) نامید زیرا که به سبب من از زمین محو مى نماید عبادت بت ها را, و در قرآن مرا ((محمد)) نامید زیرا که در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند کرد به سبب آن که به غیر از من کسى در قیامت شفاعت نخواهد کرد مگر به اذن من. و مرا در قیامت ((حاشر)) خواهند نامید زیرا که زمان امت من به حشر متصل است, و مرا ((موقف)) نامید زیرا که من مردم را نزد خدا به حساب مى دارم, و مرا ((عاقب)) نامید زیرا که من عقب پیغمبران آمدم و بعد از من پیغمبرى نیست, و منم رسول رحمت و رسول توبه و رسول ملاحم یعنى جنگ ها و منم ((مقفى)) که از قفاى انبیا مبعوث شدم, و منم ((قثم)) یعنى کامل جامع کمالات. و منت گذاشت بر من پروردگار من و گفت: اى محمد! من هر پیغمبرى را به زبان امت او فرستادم و بر اهل یک زبان فرستادم و تو را بر هر سرخ و سیاهى مبعوث گردانیدم و تو را یارى دادم به ترسى که از تو در دل دشمنان تو افکندم و هیچ پیغمبر دیگر را چنین نکردم,

و غنیمت کافران را بر تو حلال گردانیدم و براى احدى پیش از تو حلال نکرده بودم بلکه مى بایست غنیمت ها که از کافران بگیرند,بسوزانند. و عطا کردم به تو و امت تو گنجى از گنج هاى عرش خود را که آن سوره فاتحه الکتاب و آیات آخر سوره بقره است, و براى تو و امت تو جمیع زمین را محل سجده و نماز گردانیدم بر خلاف امت هاى گذشته که مى بایست نماز را در معبدهاى خود بکنند, و خاک زمین را براى تو پاک کننده گردانیدم, و الله اکبر را به تو و امت تو دادم, و یاد تو را به یاد خود مقرون کردم که هر گاه امت تو مرا به وحدانیت یاد کنند, تو را به پیغمبرى یاد کنند, پس طوبى براى تو باد اى محمد و براى امت تو.(1)

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
بعثت؛ انقلابی بزرگ بر ضد جهل و تباهی
  نگارش شده در تاریخ:پنج شنبه 1 دی 1391برچسب:علماى اهل سنت","امامان معصوم ",", 9:32  

بعثت، انقلابی بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى و همچنین در بردارنده حکمت و تربیت است، در چنین روزی حضرت محمد(ص) از سوی خالق هستی به عنوان خاتم پیامبران انتخاب شد تا هدایت مردم را عهده دار شود .
سرآغاز تاریخ اسلام از روزى شروع مى‏شود که پیامبراسلام در خلوت محبوب، در دل غارى که در دامن کوهى در شمال مکه بود، صدایى شنید: «یا محمد اقرا» اى محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید. همان که انسان را از خون بسته‏اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، یاد داد.
جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ارسلنى الله الیک لیتخذک رسولا» خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.
حضرت محمد هرساله مدتى به کوه «حرا» مى‏رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفکر مى‏پرداخت تا اینکه روزى فرشته‏اى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد(ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وى قرائت کرد و پیامبر(ص) نیز آن‏ها را خواند.

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
محمد (ص) در تورات
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 30 آذر 1391برچسب: بنی اسرائیل ","مخیریق","قرون وسطی","تورات","لوط ","یوحنا","انجیل","ابراهیم ","ساره","یهودیان",", 21:31  

 باید دانست که هیچ یک از کتابهای مذهبی ادیان گذشته به شکل اصلی خود باقی نمانده و آن پاکی و خلوصی را که در زمان ظهور نبی داشته اند حفظ نشده است.

در قرون وسطی عده ای از دانشمندان غربی توراة را زیر ذره بین انتقاد قرار داده، معارضات و تناقضات تاریخی آن را استخراج کردند. در قرن هفدهم میلادی فیلسوف یهودی هلندی به نام «اسپینوزا» قلم نقد به دست گرفته و در کتاب خود موسوم به «مذهب و سیاست» تناقضات و اختلافات کتاب مقدس را بیان کرد و دانشمندانی را که معتقدند این تناقضات ظاهری است به باد ریشخند گرفت. (7)

فلیسین شاله می نویسد: بین انجیلهای (8)جامع و انجیل «یوحنا» اختلاف روش و اسلوب و گاهی ضد و نقیض وجود دارد. در انجیلهای جامع، دوره تبلیغ مسیح یک سال است، ولی در انجیل «یوحنا» سه سال می باشد. در انجیلهای جامع کارهای مسیح مخصوصا در «جلیله» ایالت قدیمی فلسطین گسترش می یابد در صورتی که در انجیل «یوحنا» در «یهودیه» انجام می پذیرد... در انجیل «متی» عیسی (ع) آمده تا ادیان را تکمیل کند (9)در صورتی که در انجیل «مرقس» گوید: «تصور نکنید که من برای پیوند آمده ام بلکه برای تفرقه آمده ام» (10). به هر حال، با همه اشتباهات و تناقض گوییهایی که در میان کتابهای دینی سابق وجود دارد، نباید همه آنها را مردود و مخدوش دانست. در میان آنها دستوراتی صحیح و نکات و مطالبی پاک که نشانی از اصل باشد بسیار است، از جمله آنها بشاراتی است نسبت به پیامبر بزرگ اسلام که با همه تلاشهایی که روحانیون کرده اند که در آن تغییراتی بوجود آورند، اصل مطلب از بین نرفته است. در توراة آمده است که خداوند به ابراهیم گفت: «از ولایت خود و از مولد خویش و از خانه پدر خود به سوی زمینی که بتو نشان دهم بیرون شو و از تو امتی عظیم پیدا کنم و ترا برکت دهم و نام تو را بزرگ سازم و تو برکت خواهی بود و برکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند و لعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند گرفت.» (11)

در جای دیگر توراة می خوانیم: «و بعد از جدا شدن لوط از وی خداوند به ابرام گفت: اکنون تو چشمان خود را برافزا و از مکانی که در آن هستی به سوی شمال و جنوب و مشرق و مغرب بنگر، زیرا تمام این زمین را که می بینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید و ذریه تو را مانند غبار زمین گردانم، چنان که اگر کسی غبار زمین را تواند شمرد ذریه تو نیز شمرده شود.» (12)و نیز توراة پس از بیان کشتن حضرت ابراهیم (ع) جانوران و مرغان را جهت حصول اطمینان می گوید: «در آنروز خداوند با ابرام عهد بست و گفت: این زمین را (کنعان یا فلسطین) از نهر مصر تا نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیده ام» (13)حاج بابا قزوینی (14)یکی از دانشمندان بزرگ یهود یزد در مورد مطالب یاد شده گوید: گرچه علمای بنی اسرائیل همه این وعده ها را درباره حضرت اسحاق و یعقوب و ذریه او درست می دانند ولی با اندک تأمل در متون فوق الذکر سستی آن ظاهر می شود: اول آن که بنی اسرائیل همیشه طایفه محصوری بوده اند نه به طایفه دیگر آمیخته می شدند و نه کسی را به خود راه می دادند، و در زمان موسی علیه السلام و بعد از موسی چند دفعه به شماره درآمدند، چنان که در وقت خروج از مصر و ورود به «تیه» و خروج از «تیه» ایشان را شمردند و عدد ایشان در توراة و غیره در کتب مسطور است.

دوم آنکه، وعده فرموده که تمام آن زمین را به ذریه تو خواهم داد. و هرگز بنی اسرائیل کل آن زمین را در تصرف نداشتند... و نیز هرگز به حوالی نهر فرات عبور نکردند تا چه رسد که بر آنجا مسلط شوند.

سیم آنکه، توراة بعد از بیان جریان ازدواج «هاجر» با حضرت ابراهیم (ع) که با پیشنهاد «ساره» انجام گرفت، نقل می کند: که هاجر از پیش او گریخته به بیابانی رفت و در سر چشمه آبی فرشته ای بر او نازل شده و گفت: از کجا می آیی و به کجا می روی؟ هاجر جواب داد: که از خاتون خود گریخته ام. فرشته او را امر به بازگشتن نزد خاتون خود کرد. سپس توراة چنین ادامه می دهد: «و فرشته به وی گفت: ذریه تو را بسیار افزون گردانم به حدی که از کثرت به شماره نیایند و فرشته خداوند وی را گفت: اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید و او را اسماعیل نام خواهی نهاد، زیرا خداوند تظلم تو را شنیده است» (15). حاج بابا قزوینی پس از بیان مطالب یاد شده از توراة می گوید: «و بر هر هوشمند مطلع مخفی نخواهد بود که وعده فرمودن خدا به هاجر که «نسل ترا بسیار خواهم کرد به حیثیتی که شمرده نشود» اشاره است به این که همان بشارت که به حضرت ابراهیم داده شده و موجب سرور آن حضرت شده در شأن همان فرزندی بوده که در رحم هاجر است تا موجب خوشنودی کامل برای هاجر تواند گردید. (16)

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
فضیلت و اهمیت ماه رجب
  نگارش شده در تاریخ:پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, 11:17  

پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: رجب، «شهرالله الاصمّ» است; و بدان سبب آن را «اصمّ» نامیدند که هیچ ماهى به پایه عظمت آن نمى رسد; مردم زمان جاهلیت به رجب حرمت مى نهادند و آنگاه که اسلام درخشیدن گرفت، بر حرمت آن افزود. بدانید که رجب، ماه خدا شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است پس هرکس یک روز از رجب را روزه بدارد، مستحقّ رضوان الهى گردد و روزه اش غضب الهى را خاموش کند و خداوند درى از درهاى جهنّم را بر او ببندد. اگر کسى به اندازه تمام زمین طلا انفاق کند، برتر از روزه یک روز آن نخواهد بود... هرگاه شب شود، دعایش مستجاب خواهد بود: یا در دنیابه او عطا خواهد شد و یا براى آخرت او ذخیره مى شود... حضرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سپس ثواب دو، سه، چهار، پنج، تا سى روز، روزه ماه رجب را تک تک با توضیح کامل بیان فرمود.

در همین زمینه امام کاظم(علیه السلام) مى فرماید: رجب، نام نهرى در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است; بنابراین هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند.

همچنین آن حضرت در روایت دیگرى مى فرماید: رجب، ماه عظیمى است که خداوند، اعمال نیک را در آن چند برابر مى فرماید و گناهان را در آن محو مى کند. پس هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، به اندازه مسیر یک سال از جهنّم دور و هرکس سه روز از آن ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب مى شود.

اسوه اهل معرفت و عبادت، مرحوم سیدبن طاوس در مورد افرادى که قبل از اسلام در دوره جاهلیت، مورد ظلم و ستم دیگران قرار گرفتند اما به انتظار ماه رجب نشستند و در آن ماه پربرکت، خداى را بخواندند و حضرت حق، دعایشان را مستجاب فرمود و بلا و گرفتارى را از آنها بگرداند، چند داستان نقل کرده است که ما یکى از آن ها را در اینجا مى آوریم: شخصى، گذارش به مردى افتاد که نابینا، بیمار و خانه نشین شده بود. او از دیگران پرسید: چرا این بیمار گرفتار، از خداى متعال عافیت نمى خواهد؟ به او پاسخ دادند آیا او را نمى شناسى؟ او به نفرین شخصى به نام «عیاض» گرفتار شده است.

او گفت: عیاض را فراخوانید تا ماجراى این مرد نابینا را براى ما بازگوید. وقتى عیاض آمد به او گفت: داستان پسران «ضیعا» را که این مرد از جمع آنهاست براى ما بگو; عیاض گفت: این داستان از داستان هاى دوره جاهلیت است; و من دوست ندارم پس از آمدن اسلام، دیگر آن را بازگویم. آن شخص گفت: شایسته است که آن را براى ما بازگویى. عیاض گفت: پسران ضیعا، ده نفر بودند و خواهرى داشتند که همسر من بود. آنان با من درگیر شدند و همسرم را از من جدا کردند. من هرچه آنان را به خداوند سوگند دادم و احترام خویشى و قرابت را یادآورى کردم، فایده اى نبخشید. من صبر کردم تا ماه رجب، این ماه محترم الهى فرا رسید و آنگاه دست به دعا برداشتم و با حال خستگى و درماندگى خداى را بخواندم و تقاضا کردم که همه شان نابود و یکى شان نابینا و زمین گیر شود. خداى متعال دعایم را مستجاب فرمود و همه شان نابود شدند جز این مرد، که نابینا و خانه نشین شده است.


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
سیمای حضرت محمد (ص)
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 29 آذر 1391برچسب: عیسای مسیح ","نهج البلاغه ","آیات ","بحار الانوار","صف"," موسی ","خطبه",", 21:19  

 ایمان و اعتقاد به پیامبران سلف یکی از ارکان اعتقادی اسلام است که در آیات مکرری از قرآن مجید به آن اشاره شده است و تأکید شده که مسلمانان باید به تمام پیامبران خدا ایمان آورده و میان آنان تفاوتی قائل نباشند: «قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و ما اوتی موسی و عیسی و ما اوتی النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون» (1)بگویید، ما به خدا ایمان آورده ایم و به آنچه به ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و اسباط نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران دیگر از طرف پروردگار داده شده است و ما هیچ فرقی میان آنها نمی گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم.

بنابراین، پیامبران یک رشته واحدی را تشکیل می دهند که با همه اختلافات فرعی و شاخه ای، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بوده اند. پیامبران پیشین مبشر پیامبران پسین بوده و پسینیان مؤید و مصدق پیشینیان بوده اند.

قرآن مجید تصریح می کند که خداوند متعال با پیمانی که از همه انبیای عظام گرفته، آنها را مکلف کرده است که وقتی پیامبری آمد که حقیقت آنها را تصدیق و کتابهایشان را به گواهی درست شهادت داد، به او ایمان آورده و آن حضرت را یاری کنند:

«و اذ اخذ الله میثاق النبیین لما آتیتکم من کتاب و حکمة ثم جائکم رسول مصدق لما معکم لتؤمنن به و لتنصرنه» (2)هنگامی که خداوند پیمان مؤکد از پیامبران گرفت که هرگاه کتاب و حکمت به شما دادم سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید.

امیرالمؤمنین (ع) در اولین خطبه نهج البلاغه پس از اشاره به خلقت عالم و آدم چنین می فرماید : «پس خداوند پیغمبرانش را در میان مردم برانگیخت و ایشان را با فواصل معینی پی در پی فرستاده تا از آنان عهد و پیمان خداوند را که عمل بر وفق پیمان و فطرتشان بود بخواهند و نعمت فراموش شده خداوند را که توحید فطریشان است به یادشان آورند و از راه تبلیغ با برهان و حجت با ایشان گفتگو کنند. و خدای تعالی بندگان را از پیغمبر فرستاده شده، کتاب نازل شده، برهان قاطع و راه استوار محروم نکرده است...» پیامبرانی بودند از پیش که نام پیغمبر آینده به آنان گفته شده و یا از بعد که پیغمبر قبلی او را معرفی کرده است. (3)

البته زمینه ظهور پیامبران از زمانهای دور دست (از ازل) پیش بینی شده که یک سلسله حوادث تاریخی در طول زندگی انسانها موجب ظهور آنان در مقاطع مختلف زمان گردیده است. به همین لحاظ است که در منابع اسلامی اشاراتی هست که خلقت پیامبر عظیم الشأن اسلام منحصر به زمان تولد ظاهری آن حضرت نبوده بلکه وجود مقدسش سابقه در علم خداوندی دارد: «کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین» (4)من پیغمبر بودم در حالی که حضرت آدم (ع) بین آب و گل بود.

درباره بشارات مربوط به انبیا باید دانست که نامهایی که پیامبران به آن خوانده شده اند کلا اسامی خاص نبوده بلکه آنان را گاهی به نام و گاهی به صفت توصیف کرده اند، چنان که قرآن کریم به هر دو شکل معرفی، درباره حضرت محمد (ص) از نظر توراة و انجیل اشاره کرده است: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل ...» (5)آنان که پیروی می کنند از پیامبر نبی امی که نام و بشارت او را نزد خود در توراة و انجیل می یابند.

ظاهر آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه صفات: رسول، نبی و امی برای حضرت محمد (ص) در آن کتابها مکتوب و مدون است. و نیز قرآن گوید: «و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه احمد» (6). هنگامی که عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت که من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و حقانیت کتاب توراة را که در مقابل من است تصدیق می کنم و نیز شما را مژده می دهم که بعد از من رسول دیگری می آید که نامش احمد است.

 

منبع: http://thaghalain.persianblog.ir/post/537/

1 بقره/ .135

.2 آل عمران/ .77

.3 چنان که قرآن مجید در سوره «صف» آیه 6 ضمن تأیید توراة حضرت موسی (ع) توسط عیسای مسیح (ع) مبعوث شدن حضرت محمد (ص) را نیز به امت خود بشارت داده می گوید: «و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه احمد...»

.4 بحار الانوار، ج 16، باب 12، ص 402، دار الکتب الاسلامیة، چاپ جدید، آخوندی، تهران .

.5 اعراف/ .157

.6 صف/ .6

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
اسراء و معراج
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:اسراء ","معراج","مسجدالاقصی",", 10:23  

 محمد در ۲ یا ۳ سال پیش از هجرت به مدینه،  بر پایهٔ منابع اسلامی و به باور بیش‌تر مسلمانان، در یک شب به سفری به نام معراج، از مسجدالاقصی به آسمان رفت. مسلمانان در ۲۷ رجب «لیلةالاسراء و المعراج» را جشن می‏‎‎‎گیرند. بنا به نظر بیش‌تر مفسران قرآن، آیه‌های آغازین سوره اسراء به معراج اشاره دارند. روایت‌ها و حدیث‌ها نیز اطلاعات و داده‌هایی از معراج دراختیار می‎‎‎‎‎‎‏گذارند. معراج به طور گسترده‌ای در ادبیات عربی، ادبیات اندونزیایی، کشورهای غرب و شرق آفریقا و مینیاتورهای ایرانی (که به «معراج‌نامه» معروفند) به‏‎‎کار رفته‌است

 

 


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 10 صفحه بعد

کلیه حقوق این وبلاگ برای نویسنده محفوظ می باشد. باشد.