أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له . در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
پیامبران قرآنی
  نگارش شده در تاریخ:چهار شنبه 21 آذر 1391برچسب:, 12:43  
منظور از پیامبران قرآنی، پیامبرانی هستند که در قرآن کریم نام برده شده اند. بنا بر قول مشهور تداد پیامبران 124000 نفر است. پیامبران در یک تقسیم بندی کلی(که در قرآن نیز به آن اشاره شده) به دو قسم اولوالعزم و غیر اولوالعزم تقسیم می شوند.
از میان پیامبران الهی پن تن بعنوان «اولوالعزم» مشهور شده اند که عبارتند از: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت محمد.
در این که منظور از پیامبران اولوالعزمالعزم چه کسانی هستند در میان مفسران گفتگو بسیار است. در این باره باید معنی عزم را بررسی کرد؛ زیرا اولوالعزم به معنای صاحبان عزم است. عزم به معنای اراده ی محکم و استوار است. راغب در مفردات می گوید: عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کاری است. در قرآن گاهی عزم در مورد صبر به کار رفته، مانند « و لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور »[19] ولی با توجه به اینکه پیامبران صاب شریعت جدید و آیین تازه با مشکلات و گرفتاری های بیشتری روبرو بودند و برای مقابله با آن عزم و اراده محکم تری لازم داشتند به این دسته از پیامبران اولوالعزم اطلاق شده است.
نام پیامبران اولوالعزم مجموع 278 بار در قرآن کریم ذکر گردیده است؛ به شرح زیر:
الف) حضرت نوح(ع) 43 بار
ب) حضرت ابراهیم(ع) 69 بار
ج) حضرت عیسی(ع) 25 بار
د) حضرت موسی(ع) 136 بار
ه) حضرت محمد(ص) 5 بار
 
حضرت عیسی(ع) را می توان مبشر احمد نامید.
حضرت محمد(ع) پیامبری است که بدون این که از خداوند تقاضای شرح صدر کندف خداوند به ایشان شرح صدر عطا فرمود.
حضرت محمد تنها پیامبری است که خداوند متعال در قرآن کریم به جان ایشان سوگند یاد کرده است.

[19] کسی که صبر کند و عفو نماید این از عزم امور است.

برگرفته از کتاب :اطلاعات عمومی قرآنی


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
معنوی لغوی قرآن
  نگارش شده در تاریخ:چهار شنبه 20 آذر 1391برچسب:قرآن, 10:29  
قرآن در اصل مصدر است به معنی خواندن. چنان که در بعضی از آیات معنای مصدری مراد است مثل « ان علینا جمعه و قرانه قادا قراناه قاتبع قرانه »[4]
سپس قرآن علم است(اسم خاص) برای کتاب حاضر که بر حضرت رسول(ص) نازل شده است به اعتبار آنکه خواندنی است. قرآن کتابی است خواندنی باید آن را خواند و درمعانیش دقت و تدبر نمود. بعضی ها قرآن را در اصل به معنی جمع گرفته اند که اصل « قرء » به معنی جمع است در این صورت می توانند بگویند قرآن یعنی جامع حقایق و فرموده های الهی.[5] و نیز گفته اند از آن جهت قرآن نامیده می شود که سوره ها را جمع نموده و آنها را به یکدیگر پیوند می دهد.[6]
 

 [4]قیامه / 17 و 18؛ در قرآن عجله نکن؛ زیرا جمع کردن آنچه وحی می کنیم و خواندن آن بر عهده ی ماست ... و جون آن را خواندیم از خواندنش پیروی کن و بخوان.

[5] قاموس قرآن؛ سید علی اکبر قرشی، دار الکتب الاسلامیه، هشتم، 1378 ش
[6] آشنایی با قرآن؛ مرتضی مطهری؛ صدرا؛ دوم؛ 1376 ش

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
پرتوى از سيره و سيماى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 19 آذر 1391برچسب:عبداللّه بن عبدالمطّلب","آمنه ","منافقان","مشركان",", 17:41  

حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)، فرزند عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف، در مكّه به دنيا آمد.
پيش از ولادت، پدرش عبداللّه درگذشته بود.
محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) شش سال داشت كه مادرش آمنه را نيز از دست داد.
او تا هشت سالگى زير سرپرستى جدّش عبدالمطّلب بود و پس از مرگ جدّش در خانه عمويش ابوطالب سُكنا گزيد.
رفتار و كردار او در خانه ابوطالب، نظر همگان را به سوى خود جلب كرد و ديرى نگذشت كه مهرش در دلها جاى گرفت.
او برخلافِ كودكانِ همسالش كه موهايى ژوليده و چشمانى آلوده داشتند، مانند بزرگسالان موهايش را مرتّب مىكرد و سر و صورتِ خود را تميز نگه مىداشت.
او به چيزهاى خوراكى هرگز حريص نبود، كودكان همسالش، چنان كه رسم اطفال است، با دستپاچگى و شتابزدگى غذا مىخوردند و گاهى لقمه از دست يكديگر مىربودند، ولى او به غذاى اندك اكتفا و از حرص ورزى در غذا خوددارى مىكرد.
در همه احوال، متانت بيش از حدِّ سنّ و سالِ خويش از خود نشان مىداد.بعضى روزها همين كه از خواب برمىخاست، به سر چاه زمزم مىرفت و از آب آن جرعهاى چند مىنوشيد و چون به وقت چاشت به صرف غذا دعوتش مىنمودند، مىگفت: احساس گرسنگى نمىكنم.
او نه در كودكى و نه در بزرگسالى، هيچ گاه از گرسنگى و تشنگى سخن به زبان نمىآورد.
عموى مهربانش ابوطالب او را هميشه در كنار بستر خود مىخوابانيد.
همو گويد: من هرگز كلمهاى دروغ از او نشنيدم و كار ناشايسته و خنده بيجا از او نديدم.
او به بازيچههاى كودكان رغبت نمىكرد و گوشه گيرى و تنهايى را دوست مىداشت و در همه حال متواضع بود.
آن حضرت در سيزده سالگى، ابوطالب را در سفر شام، همراهى كرد.
در همين سفر بود كه شخصيّت، عظمت، بزرگوارى و امانتدارى خود را نشان داد.بيست و پنج سال داشت كه با خديجه دختر خويلد ازدواج كرد.محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) در ميان مردم مكّه به امانتدارى و صداقت مشهور گشت تا آنجا كه همه، او را محمّد امين مىخواندند.


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
هجرت پیامبر به مدینه
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 18 آذر 1391برچسب:جنگ بدر ","هجرت پیامبر ","مسجد الاقصی ","یهودیان مدینه ","کعبه"," بستر ",", 14:31  

کسی جز رسول خدا و امام علی علیه السلام و تعداد انگشت شماری از مسلمانان در مکه باقی نمانده بودند که سران قریش تصمیم نهایی را گرفتند. آنها در دارالندوه (مجلس شورای مکه) گرد آمدند و به پیشنهاد ابوجهل قرارشد از هر قبیله، جوانی شجاع انتخاب شود و همگی شبانه، دسته جمعی به خانه پیامبر هجوم ببرند و او را بکشند. این فکر به اتفاق آرا تصویب شد و قرار شد چون شب فرا برسد، آن افراد ماموریت خود را انجام دهند.در این هنگام جبرئیل فرمان هجرت به مدینه را از جانب خداوند به آن حضرت ابلاغ نمود. آن شب (شب پنج شنبه اول ماه ربیع الاول سال چهاردهم بعثت)، علی علیه السلام به جای پیامبر در بستر خوابید. (خداوند درباره همین شب «لیلة المبیت» و فداکاری امام علی آیه 207 سوره بقره را نازل کرده است). با ناکام ماندن نقشه قریش، پیامبر اکرم پس از سه روز توقف در غار ثور، به مدینه هجرت نمود. وی روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول، نزدیک ظهر وارد منطقه قبا واقع در 6 کیلومتری مدینه شد و در مدت توقف خود (که مدتش را از 3 تا 23 روز نقل کرده اند)، اولین مسجد اسلام «مسجد قبا» را بنا نهاد و پس از پیوستن علی علیه السلام و بعضی افراد خانواده اش وارد مدینه شد. سپسمسجدرسول خدا را بنا نهاد و پس از امضاء صلحنامه با یهودیان مدینه، بین مسلمانان، پیمان برادری منعقد نمود. در سال دوم هجرت قبله مسلمانان از مسجد الاقصی به کعبه تغییر یافت. در همین سال اولین نبرد مسلمانان با کفار به نام جنگ بدر اتفاق افتاد که با پیروزی قاطع مسلمانان پایان یافت. ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه، دختر پیامبر، از دیگر وقایع سال دوم هجرت است

منبع:دانشنامه رشد
 

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
قدرت روحي و جسمي پيامبر
  نگارش شده در تاریخ:سه شنبه 17 آذر 1391برچسب:قدرت روحي ","قدرت جسمي","كتاب محمد",", 10:47  

نويسنده كتاب محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) پيامبري كه از نو بايد شناخت ، دو چيز را خوب پرورش داده است
يكي از آن دو چيزي كه خوب مجسم كرده ، اين است كه پيغمبر در شرايطي قرار ميگرفت كه از نظر سياسي و اجتماعي
اميدش از همه جا قطع بود،تمام رايط عليه او بود و بين او و پيروزي به اندازه يك مو هم پيوند نبود .ولی پیغمبر هیچ وقت اراده خودش را نمیباخت،اراده پیغمبر در همه احوال مانند کوهی بود که یک ذره تزلزل در آن پیدا نمیشد
واقعا قدرت روحی پیغمبر در این مدت 23 سال عجیب است! وقتی انسان مطالعه میکند حیرت انگیز استپیغمبر از نظر قدرت و قوت ظاهری هم مردی قوی بود. اندام پیغمبر،اندام یک دلیر و دلاور بود .مردی قوی و شجاع بود و مجموعه اندامش ، اندام یک مرد شجاع بود. شجاعت پیغمبر در حدی بود که حضرت علی (علیه السلام) میفرماید : گاهی که شرایط بر ما سخت مید به پیغمبر پناه میبردیم و کنا اذا احمر الباس اتقینا برسول اللهدر اسلام قدرت و توانایی یک ارزش از ارزش های انسانی در کنار چندین ارزش دیگر استکه مجموعا همه این ارزش ها در کنار یکدیگر انسان کامل اسلام را تشکیل میدهد.

آقای نیچه در تمام ارزش ها فقط همین یک ارزش را دیده است اگر همه اخه های یک درخت را بزنندو یک شاخه را نگه دارند فقط همان شاخه رشد میکند و همه شاخه های دیگر از بین میرودفرق مکتب نیچه و مکتب اسلام در این است که در مکتب نیچهانسانیت یک ارزش بیشتر ندارد و آن توانایی و قدرت است.پس همه ارزش های دیگر محو و فدای این ارزش میشود .

ولی در اسلام قدرت یک ارزش از مجموعه چندیدن ارزش متعالی در انسان است .وقتی این ارزش در کنارسایر ارزش ها قرار گرفت آن وقت شکل دیگری پیدا میکند .

 
 
 
 
منبع: کتاب انسان کامل، نویسنده: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری

<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|
مدینه
  نگارش شده در تاریخ:چهار شنبه 16 آذر 1391برچسب:, 15:40  

در مدينه چون که منزل ساختيم
ترک تن کرديم و با دل ساختيم
دل شد از تن غافل  فارغ ز غم
چو کبوتر بوددر گرد حرم
آن حرم چون جنت الماوي بود
چون در او قبر رسول ما بود
بلکه جفت شد ز رشک آن مکان
چون ارم از ديده مردم نهان
صحن اين از صحن آن باشد فزون
به ز طوبي باشد اين را هر ستون
آسمان از بهر آن گرديده خم
تا نهد رو بر زمين اين حرم
گنبد سبزش بود چرخ فلک
خادمان گنبدش باد ملک 
زان حرم هر مرغ جبريلي بود
آفتاب و ماه قنديلي بود
نور او برتر بود از نور مهر
طاق محرابش هم از طاق سپهر
در فلک معراج با آن پيکر
پايه پستي بود از منبرش
نام درهاي حرم اي نام نيک
باب جبريل است و رحمت والسلام
باد ما را در قيامت او شفيع
تا شويم آزاد چون اهل بقيع
هست گورستان آنجا چون بهشت
گرچه در وي ني درخت ست و نه کشت
هرکه آنجا مرد نيکو بنده ايست
مرده او بهتر از هر زنده ايست
بدنه آزاد است از فضل اله
چون احد گر باشدش کوه گناه
آن زمين بهتر بود از آسمان
اي فداي آن زمين صد نقد جان
گرچه بي آب و گياه است آن زمين
ليک بهتر باشد از خلد برين
زينت دنيا نيافتادش قبول
با رياضت ساخت مانند رسول
بود او را چون رياضت شيوه اش
زان رياضت شد محمد ميوه  اش


<-TagName->
      نويسنده: zeinab       |    لینک ثابت |    ادامه مطلب|

صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 10 صفحه بعد

کلیه حقوق این وبلاگ برای نویسنده محفوظ می باشد. باشد.